سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   
  »ندبه کنان ظهورت«
آخرین مطالب
انقلاب جهانی مهدوی
سیمای دل آراوقامت زیبای حضرت مهدی(عج)
تورامن چشم درراهم
سحرنزدیک است
تورا من چشم درراهم
تورا من چشم درراهم
من هم مثل جدم حسین تنهاهستم!
چشمان گریان حضرت زهرا(س)
دل من ومادرم زهرا سلام الله علیها شکسته است
منتظران دعاکنید
به شیعیانم بگوبرای فرجم دعاکنند
دعا بر ای ظهورامام زمان وصلوات برآن حضرت
بگو تاصبح چندآدینه مانده است؟؟؟
آیات تبیینی درباب مهدویت
زمین کربلا قطعه ایست ازبهشت
[عناوین آرشیوشده]
 
آرشیو مطالب
شهریور 89
 
پیوندها
عاشق آسمونی
یک نکته از هزاران
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
.::نهان خانه ی دل::.
****شهرستان بجنورد****
آقاشیر
دوازدهمین سوار سرنوشت
هم اندیشی دینی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
.: شهر عشق :.
سکوت سبز
بوی سیب
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
ابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرار
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
مشاوره - روانشناسی
«نجوای شبانه»
برادران شهید هاشمی
من الغریب الی الحبیب
توشه آخرت
خورشید آل یاسین
ایـــــــران آزاد
مائده الهی
کیمیا
صل الله علی الباکین علی الحسین
ره آورد عاشورا
در پناه آسمون
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
پایگاه فرهنگی
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
ارتش سرخ مهدی(عج)
گل پیچک
دهاتی
ردّ پای او
شاهد
قرآن معجزه ای جاوید
کشکول
fazestan
منتخبى از احکام و فتاوا
من اجل تراب البحرین اصبحناشهداء
یکی بود هنوزهم هست
...محض یار مهربانم
آخرین منجی
دکتر علی حاجی ستوده
دریغ از فراموشی لاله ها ...
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا زهرا مدد
فانوس
فناوری روز
سایت وان آنلاین
جزوات کارشناسی ارشد
وب سایت ختم قرآن مجید
وب سایت ختم صلوات

یه مخلوق
 
ده عاشورانگاه(نگاه هفتم:قنداقه مسیح"حضرت علی اصغر ع")

دیگرتمام شد.دیگرتشنگی،خواب ازچشمان کوچکت نمی رباید.دیگرصدای شیهه ی اسب هاوپروازتیرهاخواب کودکانه ات رانمی دزدد.نمی دانی که خداحافظی باکودکی که هنوززبان بازنکرده چقدردل خراش است!لبخندخشکیده ات،طراوت همه گل های عاطفه رامی زدایدوهمه شکوفه احساس رامی پژمرد.
همای مرگ آمده بودتاقنداقه زیبایت رابه آسمان هابرد.ولی بدون هیچ خداحافظی!گهواره ات منتظربودتاتوراسیراب درآغوش بگیرد.نسیم ازحرکت بازایستاده بودومنتظربودتادرگوشت لالایی بخواندوآرام آرام خوابت کند.همه درانتظاربودندتالبخندسیراب شدنت راتماشاکنند،ولی اینک خواب شیرین برپرده نازک چشمانت سایه انداخته است ودیگرتشنه نیستی.
دستان خونی پدرراکه دیدم،فهمیدم که سیرابت کرده اند؛آری،آب حیات راازنوک پیکان تیرنوشیدی.منتظرنشسته بودم تابازآیی وگهواره ات راتکان دهم،ولی وقتی صدای گریه پدرراشنیدم فهمیدم که دیگرگهواره نمی خواهی.پدرمی خواهدتورادرگهواره جاودانه ات به دست خاک بسپارد.می خواستم همبازی دوران بچگی ات شوم ولی حال خواهرت راتنهامی گذاری وصورت معصومت راباخاک پنهان می کنی.دیگرانتظارنمی کشم وبرای همیشه باتوخداحافظی می کنم.خداحافظ!برادرکوچکم علی!


ملتمس دعا | 3:48 عصر - جمعه 89/9/19
+ نظر
 
ده عاشورانگاه(نگاه ششم:جوانی کامیاب"قاسم بن الحسن ع")

عموجان!شتاب کن تایادگاربرادرت رابی سرنبینی!شتاب کن که شمشیرها،مهمان ناخوانده ام شده اند!زودبه یاری ام بیاکه این تن کوچک تاب تکاپوی نیزه وشمشیربرخودراندارد.زودبیاوسرم رابه دامان گیر،پیش ازآنکه نعل اسبان بربوم سینه ام نقش کنند.
دشمنت دیدکه قامتم کوتاه است وشمشیرم برزمین کشیده می شود،ولی اینک توببین که آن قدنارسا،زیرسُم اسبان چه رشیدشده است!ببین که لباس سفیدم رنگ پروازبه خودگرفته است!ببین که ازمرغک زندگیم جزمشتی پر،زیرپای عدوچیزی باقی نمانده!ودرتب پاییزازگلت گلاب گرفته اند.بااین حال دلخوشم که قامت توراخم ندیدم.خوشم که دستان زینب(س)رادربندنمی بینم وچشمم تصویرگرتازیانه های ستم نیست که درآسمان زبانه خواهدکشیدوجسم کودکان راخاکسترخواهدکرد.زبان شمشیر،زبان مردی، اما الفبای تازیانه سخن ازبی رحمی ونابرابری است.
شنیده بودم که یتیم کشی رسم نیست،ولی دیدم که برای شکستن این رسم ازهمه مرزهاگذشته اند.این راوقتی دریافتم که گفتم:آمده ام تاانتقام مدینه رابگیرم؛انتقام چادرخاکی وتابوت تیرباران شده را...نگذاشتندسخنم پایان گیرد."عقل می گفت:زیادست عدو،عشق می گفت:غریب است عمو".من ازمیان این دو،سخن عشق رابرگزیده ام تانشان عاشقی رابه گردن آویزم وبربلندترین قله عاشقی بایستم.هرچه پابه زمین می کشم توان ایستادن دربرابرت راندارم.تنهاآرزودارم که این استخوان شکسته هارادرسینه ات بفشاری وبدنم راکناربدن بی سرعلی اکبر(ع)گذاری تابگویم:"من هم فدایی حسینم!"


ملتمس دعا | 3:47 عصر - جمعه 89/9/19
+ نظر
 
ده عاشورانگاه(نگاه پنجم:بارقه نگاه"زهیربن قین")


گفته بودی:بیا!امانگفته بودی که می خواهی بااین دل شوریده چه کنی؟مرابه خیمه سبزخودفراخواندی ودل رادروسوسه رفتن وماندن سرگردان گذاشتی.
گفته بودی:بیا!امانگفته بودی که این دل،ارزش خریدن ندارد!واینک آمده ام وهیچ چیزدرخورنگاه توندارم.برق نگاهت درخرمن هستی ام،آتش زدوخاکسترش رابه بادداد.اینک منم که برسربازارعشق توآمده ام وخریداریوسف نگاهت شده ام.می دانم که معامله ای نابرابراست،ولی آمده ام بگویم:من هم خریدارم!
چنان ازجان وسررمیده ام که هستی ام شرمنده هست خوداست وآمده جای خودرادربرابرچشمانت به نیستی بسپارد.آمده ام تادرخون سر،رقصی مستانه برپاکنم.توکه گیرایی نگاهت اینگونه درخرمن جان آتش می زند،چرازودتربه آتش نکشیدی؟چراسوختنم راپیش ازاین نخواستی؟وچرامسیریک طرفه نگاهت راپیش ترازاین درامتدادنگاهم قرارندادی؟اگرعشق تواین است،چه غم ازسوختن وچه پرواازپروانه شدن؟!
آمده ام تاازخویشتن خویشم،سفری کنم تاژرفای نگاه تو.آمده ام دردلت جای گیرم ولبخندی به رنگ رضایت برلبان خشکیده ات،جاری سازم.نگاه سرکش تو،دردتیغ ونیزه رابه تمسخرمی گیردوآن قدردرون قلبم راملتهب ساخته است که خراشی کوچک می تواندهمه مستی آن رابیرون افکند.
پس بگذاررقص مستی ام رادرصفایی "سرخ"کامل کنم.


ملتمس دعا | 3:47 عصر - جمعه 89/9/19
+ نظر
 
ده عاشورانگاه(نگاه سوم:الهه اشک-حضرت رقیه"ع"-)


افسرده بودوغصه، دانه دانه ازنگاه خسته اش میچکید.
سکوت کودکانه اش گل ترحّم رامی پژمرد.معجرخاکی اش رادرنسیم گرم،یله کرده بودوپژواک بغض سنگین اش درگوش زمان می پیچید،ولی هیچ نمی گفت.فقط انگشت بی صبری به دهان گرفته بودوازپشت پنجره ی باران خورده نگاهش،خورشیدرابرروی نی تماشامی کرد.کتاب شیرازه شده ی تنهایی راآرام ورق می زدومحبت پدرانه رادرآغوش گرم خورشیدتجسم می کرد.
زخم پاهای برهنه اش بردل کوچک اونیش ترمی زدولبهای قفل شده ولرزانش جزبوسه برخورشیدروی پدر،هیچ تمنایی نداشت.
آسمان غم بود؛زمین غصه؛نسیم،داغ ودشمن،نامهربان واین دل کوچک جای این همه را،یک جانداشت.لباس های کهنه وخاکی دخترخورشید،انگشت نمای کودکان بی عاطفه شهرنامهربانی هاشده بود.دستانش توان بغل کردن زانوان سنگین غم رانداشت وتنهاگرمای شعاع خورشیدمی توانست بلورسردغصه اش راذوب کند.
درشبی ازشبها،آتش خرابه گلستان شدوخورشیددرناامیدی خرابه تابیدورؤیای شیرین دیدار،واقعیت نوررادرمیان طبقی ازخورشیدجست وسماعی غریبانه،نوررادرمیان خودگرفت.
کوچکترین دل عاشق خورشیدی ترین عشق آسمانی رادرآغوش خودکشید.
نورحسین(ع)التیام بخش همه دردهای دلش شدوسوزش ردسیاه ستم رابراندام کوچک ولطیف خودفراموش کرد.
کودک برمهمان خودمی بالیدوزیباترین گل بوسه باغ آرزو راتحفه خورشیدمی کرد.اوباهرنازغریبانه،پرتوی ازبی منتهای خورشیدرادردل کوچک خودمی کشاندتاآنجاکه ازنور،سرشارشدوچهره زردش بسان خورشیددرخشید؛آنقدرکه درخورشیدمحوشد.سلام بررقیه(س)!


ملتمس دعا | 3:46 عصر - جمعه 89/9/19
+ نظر
 
ده عاشورانگاه(نگاه چهارم:سردارپشیمان"حرّبن یزیدریاحی")

شرمنده ام؛سرافکنده ام وجزدیدارتو،عرق شرمندگی ام راپاک نمی کند.دستی راکه راه رابرتوبسته بودبسته ام.چشمی راکه درچشم توخیره شده بود،فروافکنده ام.خاک مذلّت برسرریخته ام وبه درگاه نیازپناه آورده ام.دست ردبرسینه ام مزن!بگذارسرخی خونم،زردی رویم رافروشویدوعرق شرم راازپیشانی ام بزداید.بگذارازمرکبم پیاده نشوم وباشتاب مرگ رابه عشق تودربرگیرم.همه اعضایم،زخم تیغ عشق تورامی جویندوبغض غریبی تومی خواهدباواپسین فریاد"یاحسین"،ازحنجره ام رهاگردد.
تپش های قلبم،برطبل انتقام ازدشمن تومی کوبدونفس هایم درشمارش لحظه ها،بی تابی می کنند.نفس آخر،بی صبرانه مانندمرغی درکنج قفس سینه ام،سربه زیرپربرده است وآزادی راانتظارمی کشد.
دستم باقبضه شمشیر،پیوندبرادری خوانده است تادستان زینب(س)رادربندنبیند.گوشم،صدای چکاچک شمشیرهاوشیهه ی اسبان لجام گسیخته ی دشمن رامی کاودتاصدایی جزفرودآمدن شمشیرهای گرسنه وصدای پروازتیرهای تشنه خون رانشنوند.
چه شیرین است طعم شمشیری که عاشق دربرابرمعشوق بدان گردن می نهدوحسرت آهی رابردل خون آشام وبرهنه شمشیرمی گذارد.
اما افسوس!افسوس که نمی دانم آیااین همه،تاوان یک آه دخترکان تو می شودیانه؟! دریغ!که جان باضربه ای چند،خودراازقفس سینه جدامی کندوای کاش هزارجان داشتم تاهرکدام راتاوان آه کودکان تومی کردم!سینه تنگی می کند.دل درتلاطم است ودیده درانتظارفرشته مرگ است تابرغایله ی شرمساری پایان دهد.می خواهم نامم راآزادگی بخشم وآزادآزاده درهیاهوی تیغ ونیزه ها به پایان برسم.بگذاربروم ومردمک چشمت مراخونین درقاب بگیرد.
می خواهم بروم امااین باربا قد علم کرده وسینه ای ستبردربرابرت نایستم.بگذاربروم تامادرم مرا"حرّ" بنامد.بگذاردرهمین دوحرف خلاصه شوم!
...سرم رابه دامن می گیری،ولی من هنوزازنگاهت شرم دارم:"آیاتوبه من پذیرفته است؟آیاازشرمندگی تووکودکانت بیرون آمدم؟آیا توانستم بارخجالت راازدوش بردارم؟"
مراببخش اگرتوان ایستادن ندارم!مراببخش مولای من!


ملتمس دعا | 3:46 عصر - جمعه 89/9/19
+ نظر
 
نگاهی به شخصیت جهانی امام حسین(ع)


*مهاتماگاندی؛رهبراستقلال هند
من زندگی امام حسین(ع)،آن شهیدبزرگ اسلام رابه دقّت خوانده ام وتوجه کافی به صفحات کربلانموده ام،برمن روشن شده است که اگرهندوستان بخواهدیک کشورپیروزگردد،بایستی ازامام حسین(ع) پیروی کند.

*چارلزدیکنز؛نویسنده معروف انگلیسی
من نمی فهمم!اگرمنظورامام حسین(ع)،جنگ درراه خواسته های دنیایی بود،چراخواهران وزنان واطفالش همراه اوبودند.پس عقل حکم می نمایدکه اوفقط به خاطراسلام،فداکاری کرد.

*توماس کارلاین؛فیلسوف ومورّخ انگلیسی
بهترین درسی که ازتراژدی کربلا می گیریم این است که حسین(ع)ویارانش،ایمان استواربه خداداشتند،آنهاباعمل خودثابت کردندکه توفّق عددی درجایی که حق باباطل روبه رومی شوداهمیّت نداردوپیروی حسین(ع)بااقلیتی که داشت،باعث شگفتی من است.

*ادواردبراون؛مستشرق معروف انگلیسی
آیاقلبی پیدا می شودکه سخن کربلا رابشنودوآغشته باحزن واندوه نگردد؟حتی غیرمسلمانان نیزنمی توانندپاکی وصداقت روحی رادراین جنگ اسلامی انکارکنند.

*فردریک جمس
درس امام حسین(ع)وهرقهرمان شهیدی این است که دردنیااصول ابدی عدالت وترحّم ومحبّت وجوددارد،هرگاه کمی برای این صفات مقاومت کنند،آن اصول همیشه دردنیاپایدارخواهدماند.

*آنطون بارای مسیحی
اگرحسین(ع)ازآن مابود،درهرسرزمینی برای اوبیرقی می افراشتیم ودرهرروستایی برای اومنبری برپامی داشتیم ومردم رابانام حسین(ع)به مسیحیت فرامی خواندیم.

*جرج جرداق؛دانشمندوادیب مسیحی
وقتی یزیدمردم راتشویق به قتل حسین(ع) ومأموربه خونریزی می کرد،آن هامی گفتند:چه مبلغی می دهی؟اماانصارحسین(ع)به اوگفتند:ماباتوهستیم اگرهفتادبارکشته شویم بازمی خواهیم دررکابت جنگ کنیم وکشته شویم.

*توماس ماساریک؛مسیحی
گرچه کشیشان ماهم ازذکرمصائب حضرت مسیح(ع)،مردم رامتأثّرمی سازند،ولی آن شوروهیجانی که درپیروان حسین(ع)یافت می شوددرپیروان مسیح یافت نخواهدشد،گویاسبب این باشدکه مصائب مسیح(ع)دربرابرمصائب حسین(ع)،مانندپرکاهی است درمقابل یک کوه عظیم پیکر.

*واشنگتن ایرونیگ؛مورخ مشهورآمریکایی
برای امام حسین(ع)ممکن بودکه زندگی خودراباتسلیم شدن دربرابراراده یزیدنجات بخشد.لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمی دادکه اویزیدرابه عنوان خلیفه بشناسد.اوخودرابرای پذیرش هرناراحتی وفشاری به منظوررهاساختن اسلام ازچنگال بنی امیه آماده ساخته بود.

شمیم یاس

 

 


ملتمس دعا | 12:41 عصر - دوشنبه 89/9/15
+ نظر
 
طلیعه عاشورا

آفتاب محرم برمی دمدوکربلای دل رادرپرتوخودمی سوزاند.صندوقچه اعصاربازمی شودولباس های مشکی خاطره زمان راازتشویش بیرون می آورد.
سرخی بیرق ایستادگی،ازگلدسته دستها بالامی رودودربادبه حرکت درمی آید.عطرشهادت شمیم کوچه رامی نوازدوچشم هادرانتظارطراوت اشک به تماشامی نشیند.
عقربه زمان روی نقطه پنجم"عشق" قفل می شود؛سکوت درتاریکی،ازصدای برخورددستهابرسینه هامی شکند.خواب ازچشم های خسته می گریزدوحسینیه سینه هاسیاهپوش می گردد.
پنجره هابه سوی سینه زنان محلّی نشانه می روندوصبح ازشرم حضور،سرخ گونه پدیدارمی گردد.
آری،محرّم شده وانتظارلباس های مشکی به سرآمده است.

"عاشورای حسینی" که درسال 61هجری رخ داد،حادثه ای نبودکه ازپندهاوعبرت آموزیهای بعدازخودجداباشد.پیام ها،عبرت ها وآثاری که دراندیشه ورفتارمسلمانان داشته تاامروزادامه داردوتاآخرین لحظه تاریخ بشراستمرارخواهدیافت؛زیرا"عاشورا"یک حادثه نیست،یک تفکرتؤام باعمل است،تفکرستیزدائم حق با باطل ومبارزه حق جویان باستمگران.
نهضت کربلاوشهادت سالارشهیدان آثارحماسی ومبازراتی وتربیتی ومعنوی فراوان داشته ودارد.حرکت های اسلامی وآزادی خواهی،ریشه درپندگیری والگوپذیری ازحرکت حسینی دارد.
بااین همه نورودرخشندگی این قیام الهی خیلی بیش ازاینهاست؛لذامی بایدبشرهمیشه ازاین منبع ایمان،بهره بردوآگاهان،تشنگان حق راآگاه سازند.
بدین ترتیب درهرزمان می توان ازاین حرکت برای رسیدن به درجه بالاتری ازایمان،معرفت،وظیفه شناسی وعمل به آن درس های اخلاقی وتربیتی جدیدی آموخت.

شمیم یاس


ملتمس دعا | 12:36 عصر - دوشنبه 89/9/15
+ نظر
 
شیعه وتحلیل درست ازانتخاب امام حسین(ع)


قله بلندعاشورابه گونه ای است که هرکس بخشی ازآن رامشاهده می کند.حرکت امام حسین(ع)مثل نورواحدی است که ازمنشورگذشته وهرکس رنگی رامشاهده کرده است.
یکی رنگ سرخ شهادت را
یکی رنگ سبزامربه معروف ونهی ازمنکررا
یکی ایجادحکومت
یکی درس آزادی و...
اکنون ازنگاهی جامع تربگوییم.
امام حسین(ع)بینش بلنداسلام رادرباره زندگی پیش روداردکه کارانسان رشدوحرکت است نه خوردن وخوابیدن وخوش بودن؛
زیراانسان برای این کارکوچک به این همه استعدادوعظمت درخلقت نیازنداشت وبنابراین دنیاراهی است به سوی خداوکسی نبایدسنگ راه بشودواویزیدوپیروانش رامانع راه حق می بیند.
گرچه دردرون انسان هم موانعی هستندوبایدباآنها،نیروهای مخالف درون هم جهادکرد،اما امام حسین(ع)تبلورایمان است وعشق به خداوندوعشق به خلق وعیال خداراهم می آوردوخداوندبه خلق خودعلاقه داردوعشق به محبوب خدا،عشق خداست.
پس عاشق صالح است ومبارزومجاهدوامام که مصداق کامل این ویژگی هاست نمی تواندسازشگریابی تفاوت باشدوبابت هاوطاغوت هادرگیرنشود؛زیراهرچه غیرخدابردلها ودراجتماع حاکم باشد،بت است.
واین بت وطاغوت،دشمن خداومردم است وکارش محدودکردن وراکدساختن وسوءاستفاده ازخلق می باشد.پس جهادبااوفریضه می شود؛حتی اگربه مرگ وشهادت بینجامد.این اندیشه امام حسین(ع)است:
*اکنون که مرگ حتمی است،بگذارمرگی راانتخاب کنیم که آبستن زندگی باشدوسازندگی هایی رابیاوردوآگاهی هایی متولدکندو روح هایی راحرکت دهد.
مرگی راانتخاب کنیم که زندگی رابارورکند.*

شمیم یاس


ملتمس دعا | 12:34 عصر - دوشنبه 89/9/15
+ نظر
 
»لطفأبه حدیث هایی پیرامون نمازتوجه نمائید«

ترک نمازپسرهشت ساله

 

راوی میگوید:ازامام رضا(ع) سوال نمودم ازشخصی که فرزندخود راواداربه نمازمی کندواویکی دو روز نمازنمی خواند.

سپس حضرت فرمود:سن این پسرچه مقداراست؟عرض نمودم هشت سال.

حضرت فرمود:سبحان الله، ترک نماز می کند؟

عرض نمودم دردی اوراعارض می شود.

فرمود:به آن نحوی که می تواندنمازبخواند(یعنی اگرایستاده نمی تواندنمازبخواندنشسته نمازبخواندواگروضوبرایش ضررداردتیمم نمایدوهکذا).

حقیرگوید:تمام این تأکیدوتشدیدی که دراین حدیث شریف واردگردیده است راجع به فرزندمسلمانی که هشت سال ازسن اوگذشته ودربعضی مواقع به جهت عروض علت ومرض،نمازی که درحق وی مستحب است راترک نموده می باشدوحضرت درچنین موردی ناراحت گردید!!!

پس تصورکنیداگرازحکم جوان بالغ که پانزده سال داردسوال می نمودند که نمازرا گاهی ترک می کند،چه حالی برای حضرت رخ می داد؟؟؟

 

 

 

نمازشرط اسلام

 

منقول ازتاریخ طبری(2):درسال نهم هجرت ازطرف سران قبایل عرب،یکی پس ازدیگری به مدینه واردمی شدندواسلام می آوردند.ازآن جمله چندنفرازبنی ثقیف که درطائف سکونت داشتند،درمدینه خدمت رسول خدا(ص) مشرّف شدندوعرض کردندکه مامسلمان می شویم به سه شرط:

اول اینکه بت لات درمیان آنان باشد،حضرت امتناع نمودند.

دوم بت هارابادست خودنشکنند،حضرت فرمود:دراین شرط مانعی نیست،ماکسی رامی فرستیم تا بتها رادرهم شکنند.

سوم ماراازنمازخواندن معاف بدار،حضرت فرمود:ممکن نیست،دینی که نمازدرآن نباشدفائده وخیری درآن نیست.

حقیرگوید:همچنان که رسول اکرم(ص) اسلام سران بنی ثقیف رادرصورتی که مقرون به نمازنباشد،نپذیرفتند،نیز اسلام آنان که ادعادارندازمسلمانان می باشند ولی تارک الصلاة هستندراقبول نمی کند.

چگونه اسلام واعتقادآنان صحیح است درحالی که ازحریم اسلام قدم بیرون نهادندودرحریم کفرپاگذاشتندومعبدگاه مسلمین راخالی گذاشتندوبرای هجوم به معابدکفّاروفسق وفجور،خودراآماده ساخته اند؟

آیااین نحواعمال ازآثارارتدادازدین مقدس اسلام نیست؟

حالا مقایسه نمائیدبین چنین افرادبی مبالات وبین رئیس آنها-شیطان ملعون- که همان یک سجده راترک کردو مطروددرگاه الهی شدوتا ابدخودراازرحمت الهی محروم نمود!!!

پس حال افرادی که شبانه روز34 سجده راترک می کنندچه نحو خواهدبود؟؟؟

 

   

 

 

جایگاه تارک نمازدردوزخ

 

حدیث مرسل دیگراست که ازرسول خدا(ص)نقل نموده که فرمودند:

دردوزخ صحرایی است که اهل دوزخ صیحه می زنندوازشدت گرمی وحرارت آن استغاثه می کنند،هرروزی هفتادهزارمرتبه، ودرآن صحراخانه ای است ازآتش ودرآن خانه چاهی است ازآتش، ودرآن چاه صندوقی است ازآتش، ودرآن صندوق ماری است که برای او هزاردندان است که طول هردندان هزارذراع است.

انس گوید:گفتم یارسول الله،این عذاب برای چه کسی مهیّا است؟

فرمودند:برای کسی ازمسلمین که شراب بنوشد وبرای تارک نماز.

 

 

 

فاصله بین اسلام وکفر

 

به طریق صحیح ازامام باقر(ع) منقولست که فرمودند:

رسول خدا(ص) فرمود:یگانه فاصله بین شخص مسلمان وبین آنکه واردحزب کفّاروخانه کفرشودهمان ترک نمازاست ازروی قصدوتعمّد ،یاآنکه اهمال ورزدتا ترک شود.واین روایت راصدوق(ره) نیزبه طریق صحیح ازامام صادق(ع)روایت نموده است.

 

 

منبع:کتاب راهنمای خوشبختی

 

 


ملتمس دعا | 12:23 صبح - شنبه 89/9/13
+ نظر
 
نیایش امیرالمؤمنین(ع)

خدایا!تویی سزاوارستایش های نیکو،وبسیاروبی شمارتوراستودن اگرتوراآرزوکنندپس بهترین آرزویی،واگربه توامیدبندند،بهترین امیدی.
خدایا!درهای نعمت برمن گشودی که زبان به مدح غیرتونگشایم،
وبراین نعمت هاغیرتوراستایش نکنم،وزبان رادرمدح نومیدکنندگان وآنان که مورداعتمادنیستندبازنکنم.
خداوندا!هرثناگویی ازطرف ستایش شده پاداشی دارد،به توامیدبستم که مرابه سوی ذخائررحمت وگنج های آمرزش آشناکنی.
خدایا!این بنده توست که تورایگانه می خواندوتوحیدویگانگی توراسزاست،وجزتوکسی راسزاواراین ستایش هانمی داند.
خدایا مرابه درگاه تونیازی است که جزفضل توجبران نکند،وآن نیازمندی راجزعطاوبخشش تو،به توانگری مبدّل نگرداند.
پس دراین مقام رضای خودرابه ماعطافرما،ودست نیازماراازدامن غیرخودکوتاه گردان که "توبرهرچیزی توانایی".

ملتمس دعا | 3:9 عصر - چهارشنبه 89/7/14
+ نظر
 
   1   2      >
منوی اصلی
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
سایر امکانات
 


تمامی حقوق محفوظ می باشد!

www.ShiaTheme.com