"دریچه ای زبهشتش به روی بگشایی
که بامدادپگاهش توروی بنمایی
جهان،شب است وتوخورشیدعالم آرایی
صباح،مقبل آن کزدرش توبازآیی"
چه لذت بخش است نسیم سحری،آنگاه که ازکوی یارمی آید!
ونکهت آن دیارمی آرد!
تااندوه دل بزدایدومژده دیداربیارد!
مهدی جان!
عاشقان توهرصبحدم ازلطف نسیم تومشام جان رامعطرمی کنند
وازنفحات نفست بهره مندمی گردند
روزراباتوآغازمی کنندوآهنگ شبانگاهی شان نیزترنم نام زیبای توست
آنان،دیری است که تورامی خوانندودرانتظارپاسخ گرمت،سربرآستان محبتت می سایند
ای محبوب دل های مشتاق!
دوستدارانت رابپذیر
ودرجاده های سردانتظار،دستشان رابه گرمی بگیر!
"هرآنکه باتووصالش دمی میسرشد
میسرش نشودبعدازاین شکیبایی
گذشت برمن ازآسیب عشقت آنچه گذشت
هنوزمنتظرم تاچه حکم فرمایی؟
دوروزباقی عمرم فدای جان توباد
اگربکاهی وبرعمرخودبیفزایی"
منبع:تورامن چشم درراهم