سفارش تبلیغ
صبا ویژن
   
  »ندبه کنان ظهورت«
آخرین مطالب
انقلاب جهانی مهدوی
سیمای دل آراوقامت زیبای حضرت مهدی(عج)
تورامن چشم درراهم
سحرنزدیک است
تورا من چشم درراهم
تورا من چشم درراهم
من هم مثل جدم حسین تنهاهستم!
چشمان گریان حضرت زهرا(س)
دل من ومادرم زهرا سلام الله علیها شکسته است
منتظران دعاکنید
به شیعیانم بگوبرای فرجم دعاکنند
دعا بر ای ظهورامام زمان وصلوات برآن حضرت
بگو تاصبح چندآدینه مانده است؟؟؟
آیات تبیینی درباب مهدویت
زمین کربلا قطعه ایست ازبهشت
[عناوین آرشیوشده]
 
آرشیو مطالب
شهریور 89
 
پیوندها
عاشق آسمونی
یک نکته از هزاران
سایت اطلاع رسانی دکتر رحمت سخنی Dr.Rahmat Sokhani
.::نهان خانه ی دل::.
****شهرستان بجنورد****
آقاشیر
دوازدهمین سوار سرنوشت
هم اندیشی دینی
تعمیرات تخصصی انواع پرینتر لیزری اچ پی HP رنگی و تک رنگ و اسکنر
.: شهر عشق :.
سکوت سبز
بوی سیب
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
ابـــــــــــــــــــــــــــــــــــــرار
ایهاالناس بدانید گدای حسنم
مشاوره - روانشناسی
«نجوای شبانه»
برادران شهید هاشمی
من الغریب الی الحبیب
توشه آخرت
خورشید آل یاسین
ایـــــــران آزاد
مائده الهی
کیمیا
صل الله علی الباکین علی الحسین
ره آورد عاشورا
در پناه آسمون
بر و بچه های ارزشی
مذهب عشق
پایگاه اطلاعاتی و کاربردی شایگان
پایگاه فرهنگی
به بهترین وبلاگ سرگرمی خوش امدید
ارتش سرخ مهدی(عج)
گل پیچک
دهاتی
ردّ پای او
شاهد
قرآن معجزه ای جاوید
کشکول
fazestan
منتخبى از احکام و فتاوا
من اجل تراب البحرین اصبحناشهداء
یکی بود هنوزهم هست
...محض یار مهربانم
آخرین منجی
دکتر علی حاجی ستوده
دریغ از فراموشی لاله ها ...
یا علی گفتیم و عشق آغاز شد
یا زهرا مدد
فانوس
فناوری روز
سایت وان آنلاین
جزوات کارشناسی ارشد
وب سایت ختم قرآن مجید
وب سایت ختم صلوات

یه مخلوق
 
ده عاشورانگاه(نگاه سوم:الهه اشک-حضرت رقیه"ع"-)


افسرده بودوغصه، دانه دانه ازنگاه خسته اش میچکید.
سکوت کودکانه اش گل ترحّم رامی پژمرد.معجرخاکی اش رادرنسیم گرم،یله کرده بودوپژواک بغض سنگین اش درگوش زمان می پیچید،ولی هیچ نمی گفت.فقط انگشت بی صبری به دهان گرفته بودوازپشت پنجره ی باران خورده نگاهش،خورشیدرابرروی نی تماشامی کرد.کتاب شیرازه شده ی تنهایی راآرام ورق می زدومحبت پدرانه رادرآغوش گرم خورشیدتجسم می کرد.
زخم پاهای برهنه اش بردل کوچک اونیش ترمی زدولبهای قفل شده ولرزانش جزبوسه برخورشیدروی پدر،هیچ تمنایی نداشت.
آسمان غم بود؛زمین غصه؛نسیم،داغ ودشمن،نامهربان واین دل کوچک جای این همه را،یک جانداشت.لباس های کهنه وخاکی دخترخورشید،انگشت نمای کودکان بی عاطفه شهرنامهربانی هاشده بود.دستانش توان بغل کردن زانوان سنگین غم رانداشت وتنهاگرمای شعاع خورشیدمی توانست بلورسردغصه اش راذوب کند.
درشبی ازشبها،آتش خرابه گلستان شدوخورشیددرناامیدی خرابه تابیدورؤیای شیرین دیدار،واقعیت نوررادرمیان طبقی ازخورشیدجست وسماعی غریبانه،نوررادرمیان خودگرفت.
کوچکترین دل عاشق خورشیدی ترین عشق آسمانی رادرآغوش خودکشید.
نورحسین(ع)التیام بخش همه دردهای دلش شدوسوزش ردسیاه ستم رابراندام کوچک ولطیف خودفراموش کرد.
کودک برمهمان خودمی بالیدوزیباترین گل بوسه باغ آرزو راتحفه خورشیدمی کرد.اوباهرنازغریبانه،پرتوی ازبی منتهای خورشیدرادردل کوچک خودمی کشاندتاآنجاکه ازنور،سرشارشدوچهره زردش بسان خورشیددرخشید؛آنقدرکه درخورشیدمحوشد.سلام بررقیه(س)!


ملتمس دعا | 3:46 عصر - جمعه 89/9/19
+ نظر
 
منوی اصلی
خانه
پروفایل مدیر وبلاگ
پست الکترونیک
آرشیو وبلاگ
عناوین مطالب وبلاگ
 
طول ناحیه در قالب بزرگتر از حد مجاز
سایر امکانات
 


تمامی حقوق محفوظ می باشد!

www.ShiaTheme.com